♥♥♥ دلنوشته های سمیرا ♥♥♥

از בل نوشتـ ـہ هایمـــــ ساבه نگـــــذر بـ ـہ یاב בاشتـ ـہ باشـــــ این בل نوشتـ ـہ ها را یکـــــ« בل »نوشتـ ـہ

♥♥♥ دلنوشته های سمیرا ♥♥♥

از בل نوشتـ ـہ هایمـــــ ساבه نگـــــذر بـ ـہ یاב בاشتـ ـہ باشـــــ این בل نوشتـ ـہ ها را یکـــــ« בل »نوشتـ ـہ

من تو هستم و تو من

گفتم:خدایا از همه دلگیرم...... گفت :حتی از من؟
گفتم خدایا دلم را ربود................ گفت:پیش از من؟
گفتم خدایا چقدر دوری....................... گفت:تو یا من؟
گفتم :خدایا تنهاترینم……….............…... گفت:پس من؟
گفتم:خدایا کمک خواستم……................ گفت:از غیر از من؟
گفتم:خدایا دوستت دارم..............................گفت:بیشتر از من؟
گفتم:خدایا اینقدر نگو من……............. گفت:من تو هستم و تو من...

نظرات 1 + ارسال نظر
کوزت جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 13:15

ما پیغام دوست داشتنمان را

با دود آتش به هم میرسانیم

نمیدانم آن سو برای تو تکه چوبی هست؟

من اینجا جنگلی را به آتش کشیدم...!


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد