♥♥♥ دلنوشته های سمیرا ♥♥♥

از בل نوشتـ ـہ هایمـــــ ساבه نگـــــذر بـ ـہ یاב בاشتـ ـہ باشـــــ این בل نوشتـ ـہ ها را یکـــــ« בل »نوشتـ ـہ

♥♥♥ دلنوشته های سمیرا ♥♥♥

از בل نوشتـ ـہ هایمـــــ ساבه نگـــــذر بـ ـہ یاב בاشتـ ـہ باشـــــ این בل نوشتـ ـہ ها را یکـــــ« בل »نوشتـ ـہ

بارون

داره بارون میاد....دلم منم گرفته

دست خودم نیس هروقت یارون میاد اینطوری میشم


هوا هروقت که بارونیست

تو فکر من چراغونیست

پرم از خاطرات تو همونایی که میدونی

مگه یادم میره یک دم

تا هروقتی که من زنده ام

تو بانی یه مشت شعری

هم الان هم در آینده

دلم میخواد بیام پیشت

بذارم سر روی دوشت

بگم میمیرم از عشقت 

برم گم شم تو آغوشت

منو تو زیر بارون بود به جون هم قسم خوردیم

تو چشم هم نگاه کردیم

نگاه کردیم از عشق مردیم

من که این آهنگو خوبـــــــــــــ یادم مونده

هنوز این آهنگو گوش میدم دلم میگیره....دلم تنگ نمیشه هااااا

فقط 1حس بدی دارم....

دیگه دوست ندارم..........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد