برایم کــَـف زدند
در آغوشـَـم گرفتند
تایید و تشویقــَـم کردند .. که آخــر فرامــ.ــوشت کــردم
دیگر تا ابـ.َـد بر لـَـبانم لبخنــدی تــَـصنعـی مهمـان است
اما بیــن ِ خــودمـان باشــد ، هنــوز تنهــ.ــا دلـبـَـرکــَـم تــ…ُــو هسـتــی
نیستی و ببینی جای خالیت ،چگونه به من دهن کجی میکند..
تمام داراییم را گرفتی دیگر هیچ ندارم !! حتی دوستت...
زیر سر تو است گریه هایم... بیدار شو... میخواهم بروم...
فراموش کـردن تـــو هنر میخواهد
و مـــن
بی هنرترین انسان عالمم . . .
کاش نجابتم را بهانه رفتنت نمیکردی!
تا با دیدن هر هرزه ای به خودم نگویم
اگر مثل این بودم نمیرفت..!!
دنبال بهانه ای برای گریه می گردم ...اخم های تو کجاست !!؟
دوستت دارم
را هم به من گفت هم به او
نمیدانم میخواست
خیانت کند یا عدالت ؟!؟!؟!؟!؟!؟؟!؟!؟!
ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
یـــــا از اول نبودی !!!
ایـــــن که هســـتی
و کنــــارم نیســــتی ...
" دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد "
بفــــــهم بی انصــــــاف . . . !
وقـتـی دلـت گـرفـتـه
وقـتـی غـمـگـیـنـی
وقـتـی از زنـدگـی سـیـری
" حـواسـتـو خـیـلـی جـمـع کـن "
چــون طــعــمــه خــوبــی هــســتــی
برای خیانت ، هزار راه هست،
اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم بگه:
" نرو "
کسی رو میخوام که وقتی گفتم میرم بگه:
"صبر کن منم با هات بیام , تنها نرو"
تو همیـــشه میگفتـــــی :
مـــــــن ، یه تار موی تو را به هیچ کس نمیــــــدهم!
اینقدر تار های موی من را به این و آن دادی تا کچــــل شدم
حـــــــالا برو دســـــت از سر کچلم بردار..
اگه بهش زنگ میزنی رد میکنه..
یعنی تاریخ انقضای تو تو دلش تموم شده..
این قانونه....!!!
با قانونه ادما نجنگ...!!!
غرورت له میشه...
التماس مال دیروز بود
مال وقتی که بچه بودیم
امروز....میخواهی بروی؟
خوب برو ....خداحافظ...
تقصیر از من است
آن زمان که گفتی
قول بده همیشه کنارم بمانی
یادم رفت بپرسم
کنار خودت یا خاطره هایت؟؟؟!!...
چه حریصانه لبانم را بوسیدی...
و چه وحشیانه رختم را دریدی...
و من چه عاشقانه دست بر هوسهایت کشیدم...
اما...........
کاش میفهمیدی که" زن "...
تا عاشق نباشد نمیبوسد...نمیبوید...
وتسلیم نمیکند...رویاهای عریانیش را....
هیچگاه برای بدست آوردن محبت کسی
"تنت" را به او نسپار
هیچ تضمینی نیست که فردا تورا
"فاحشه" نخواند...
خدایا!!!!!!
یا خیلی برگدون عقب
باخیلی بزن جلو
اینجای زندگی دلم خیلی گرفته!!!
خیال دارم امشب را
بی خیالِ خیالت سر بر زمین بگذارم
خیال دارم امشب را
بی هوسِ دیدنِ چشم هایت بارانی شوم
خیال دارم امشب را
بی شوقِ پرواز بر آسمانِ دلت آرام گیرم
خیال دارم امشب را
بی خیالِ تو شوم
اگر این دل بگذارد !
آشنای دیروز
بببین !
دلباختگی ام را
مثال دیوانه ها
زل میزنم به هر عابری
به امید اینکه تو باشی
نیستی و می گذرند
اما نه غم ها !
می مانند
قسم خورده ی نیامدنت
سال هاست ...
قلم به دست
از تو نوشتم
از تو گفتم
شاید ببینی و بگذاری بگذرد
این روزگار به شادی بر من
اما با تو
تو که نباشی
شادی هم باشد
غم است انگار
دیگر به چه زبانی بگویم
تو را می خواهم
خدا هم خسته شد
از این آرزوی محال
صفحه ی سپید
حرف های نگفته
دلی در سینه
و چشمان منتظرِ من
همه می گویند تو نیستی
خسته نیستم
می مانم
برای آمدنت
ایوب خواهم شد
عشق من ...
غمگین مباش
تو را از خدا خواسته ام
گفته اند می دهد
هر آنچه از او بخواهی
یا این جا
یا دنیای دیگر
مرا چه غم
که سهمم وصلِ توست
چرا گریان؟
چرا غمگین؟
وقتی هر دم یادِ توست
که مرا بر زندگی چیره ساخته
خواهم ماند
برایِ تو
داشتنت ؛ مرا با تمام زنانگیم فرهادم ساخته
بر دلم قلم خواهد زد
این بار نامِ تو را
نباشی هم
بر دل افتاده ای ...
از تو دل گیرم
که نیستی و شب !
فریاد می کشد هر دم
حتی در روشنی خورشید ...
من ...
شبیه تکه ابری
گم کرده راه
باران نمی داند
پر از بغض
از تو دل گیرم و
بر تو دل تنگ
که نیستی و شب،
بر من،
شب مانده ست
روز نمی شود
دل گیرم از تو و
این بار دلتنگ تر از همیشه
روشنی ام توئی
روزم توئی و
زندگانی ام
بر من بتاب
بیا
حتی بُگذر بر من
دمی آرام گیرد این دل
که این بار ...
تنها دیدن توست
که آرامِ جانم خواهد بود
در همین حوالی هستند
کسانی که تا دیروز می گفتند بدون تو حتی نفس هم نمی توانم بکشم
و امروز در آغوش دیگری نفس نفس می زنند.
اشتبـــاه مــن ایـن بــود ....
هــر جــا رنــجیدم ، لبــخند زدمـ ....
فــکر کــردند درد نــدارد ، سنــگین تر زدنــد ضــربه هارا
مــ ــرا ببخــــش اگـــ ــر
به تــ ـو پیـــــله امـــ ،
قـــــ ــــدری . . .
قـــدری تحـــمل کن
پروانــــه میشوم . .
این روزهــــ ـ ــا
ریاضیمــ ــ خیلیــ ـ ـــ ضعیفــــ شده.....
دیگه نمی تونمـــ ــ آدم حسابتــ ــ کنمــ ــ .............!!!!
هیــــــــس ! …
ســـــــــاکت !.!.! … ...
آهستــــه بروید ! ..
آهستــــه بیایید .
اینجا وجــــــــــدان ها همه خـــــــــوابند …
وقتی برای بار اول دیدمت از حرف زدن با تو میترسیدمــــ
وقتی برای اولین بار با تو حرف زدم از اینکه دوست داشته باشم میترسیدمـــــــ
وقتی برای اولین بار احساس دوست داشتن تورو تجربه کردم
از اینکه عاشقت بشم میترسیدمــــــ
و وقتی که دوستت داشتم میترسیدمــــ که از دستت بدم
آره میترسیدم
خیلیم میترسیدم
از اینکه 1 روز بری......دیگه نباشی ......دیگه نداشته باشمت...
از اینکه حتی نگاهت واسه 1ثانیه مال 1کی دیگه بشه میترسیدمـــ
بهم میگفتی بیخودی حساس شدی
اما نه حساس نبودمــــــ ــــــ
از روز اول حتی نگاهت مال نبود......
بهتر که رفتی......
حداقل دیکه نمیترسم بمونی یا بریـــ ـــــــ
به درک که رفتیـــ ــــــ
خـــــ ــــــــ دایا
مرا به بزرگی چیز هایی که داده ای
آگاه و راضی کن
تا کوچکی چیز هایی که ندارم
آرامشم را به هم نریزد!
وقتی با کسی که دوسش داشتی بهم زدی،
به نفر بعدی که رسیدی،نگو رابطمون در حد چندتا مسیج بود!!!
مثل مرد وایسا بگو:
اون لعنتی عشقم بود
اون عوضی تموم زندگیم بود
دوسش داشتم
ولی لیاقت نداشت رفت..
موهای یک زن خلق نشده
برای پوشانده شدن
یا برای باز شدن در باد
یا جلب نظر
یا برای به دنبال کشیدن نگاه
موهای یک زن خلق شده
برای عشقش
که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود
دیوانه شود...
عطر مو های یک عشق فراموش شدنی نیست....
هر جای این سرزمینی
باش !
فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن !
قلب من برای تپیدن
نیاز به انگیزه دارد ...!
ساعتـــ هم مستــ ڪـرده
✘مثـــل مــטּ . . .✘
مانــــده استـــ روے وقتــــ قــــرارمـــاטּ!
فرامــــوش ڪــرده ڪــہ رفتــــہ اے
عجبـــ عالمیستــــ مستــے. . .!
مـــے گــویـ ـَند بــــآرآלּ ڪـﮧ مـ ـے بــآرَد
بــــوے خــــآکــ بُـــــلَند مــــــے شَــوَد....!!!
امــــــــ ـ ـ ــــــآ...
اینجـــــــآ وَقــــتـــے بآرآלּ مـــے بآرَد
بــــوے خــــــآطـ ـره هــ ـ ــــآ مــے آیـــَد...!!!
دستت را بیـــــاور ...
دَست بدهیـــــم به رسم کــودکی . . .
مـــردانه و زنـــانه اشـ را بی خیــــال . . .
قـــــرار است هــــوای هم را بی اجازه داشته باشیـــــــم ...!
در خواب منـــــــ..
دست دیگری رو نگیر..!!
حرمت نگه دار !! لعنتیــــــ..
در خواب هم خیانت میکنی؟؟؟
محتاج درک شدن نیستمـــــ..
فقط دردم می آید !!
خر فرض شومـــــ..!!
درد می آید..
هر چقدر ..
عطـــرت را عوض کنی !!
باز هم تنـــت ،
بوی کثیف خیـــانت را میدهد…
عزیز لعنـــتی ام…
بیچاره باران
خودش را وقف کسانی کرده بود که
عطر کوچه های باران خورده را
بیشتر از خودش
دوست می داشتند
کاش میشد بچگی را زنده کرد
کودکی شد.کودکانه گریه کرد
شعر "قهر قهر تا روز قیامت "را سرود
آن قیامت که دمی پیش نبود
فاصله با کودکی هامان چه کرد؟!
کاش میشد بچگانه خنده کرد